English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 143 (6528 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
here and there U اینجا انجا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Dont ever come here again. دیگر هیچوقت پایت را اینجا نگذار. [اینجا نیا.]
there U به انجا
therof U از انجا
wherever U انجا که
thereat U در انجا
so far forth U تا انجا
wherefrom U که از انجا
i know that place by sight U انجا را
there U انجا
thither U انجا
whereon U در انجا
thence U از انجا
thither U به انجا
whence U که از انجا چه جا
yonder U انجا
as for as i know U تا انجا که من میدانم
as far as possible U تا انجا که میشد
it is not half bad U انجا بداست
as far as possible U تا انجا که بتوان
thenceforward U از انجا ببعد
for a iknow U تا انجا که می دانم
away U مرتبا از انجا
it is impossible to live there U در انجا میسرنیست
i went there in my own U شخصا` انجا رفتم
within living memory U تا انجا که مردمان زنده
i stayed there for days U سه روز انجا ماندم
i went there particularly to U یک کاره انجا رفتم
stay there till i return U انجا بمانیدتامن برگردم
whereat U که بدان جهت که در انجا
there was not a soul U ذی نفسی انجا نبود
we used to play there U ما انجا بازی میکردیم
i did not find a there U کسی را در انجا نیافتم
there U دراین موضوع انجا
he no longer went there U دیگر انجا نرفت
iam a to go there U از رفتن به انجا خجالت می کشم
at the top of one's bent U تا انجا که می توان تحمل کرد
the population is stationary U شماره نفوس انجا کم وزیادنمیشود
he went there in black U اوبا جامه سیاه انجا رفت
i put the population at 0000 U نفوس انجا را 00002 تن براورد می کنم
see if he is still there U به بیند او هنوز انجا است یانه
hydropath establishment U بیمارستانی که ناخوشیها را در انجا بااب درمان می کنند
hydrotherapeutic U بیمارستانی که ناخوشیها را در انجا بااب درمان می کنند
limbers U ناودانهای طرفین ته کشتی که از انجا اب به منبع تلمبه میرسد
passing lane U فاصله بین دو یار که میتوان از انجا توپ را پاس داد
to ring the changes U کاری راتا انجا که بتوان باشکال گوناگون انجام دادن
fitting shop U کارگاهی که در انجا اجزای ماشین را سوار میکنند کارگاه مونتاژ
load line U خط دورکشتی که وقتی کشتی کاملا بارگیری شداب تا انجا میرسد
where U اینجا
hither U اینجا
hither U به اینجا
thus far U تا اینجا
in these parts <adv.> U در اینجا
so far U تا اینجا
here U در اینجا
here U اینجا
in this country <adv.> U در اینجا
hitherto U تا اینجا
up and down U اینجا وانجا
i am a stranger here U من اینجا غریبم
passim U اینجا وانجا
We are short of space here . U اینجا جا کم داریم
I am just passing through. فقط از اینجا میگذرم.
I am just passing through. از اینجا عبور میکنم.
Out with them! U بروند بیرون [از اینجا] !
At this point of the conversation. U صحبت که به اینجا رسید
make oneself scarce <idiom> U دور شو ،از اینجا برو
Come here tomorrow . U فردا بیا اینجا
i wish to stay here U میخواهم اینجا بمانم
here lies U در اینجا دفن است
hereon U در این مورد در اینجا
isn't he there U ایا او اینجا نیست
no one is here U هیچکس اینجا نیست
i had hom there U اینجا گیرش اوردم
i do not belong here U من اهل اینجا نیستم
Make some room here. U یک قدری اینجا جا باز کن
I wI'll get off here. U اینجا پیاده می شوم
Let us get out of here! U برویم از اینجا بیرون!
He came over here in a mad rush. U او [مرد] با کله اینجا آمد.
Is there a car wash? U آیا اینجا کارواش هست؟
Is there a car wash? U آیا اینجا ماشینشویی هست؟
I feel like a fifth wheel. U من حس می کنم [اینجا] اضافی هستم.
The bus to ... stops here. U اتوبوس به ... اینجا نگاه می دارد.
I've been here for five days. U پنج روزه که من اینجا هستم.
I am here on business. برای کار اینجا آمدم.
I am here on business. برای تجارت اینجا آمدم.
take away your things U اسباب خود را از اینجا ببرید
what is your business here U کار شما اینجا چیست
He usually drops by to see me . U غالبا" می آید اینجا بدیدن من
Left out of one place and driven away from another. <proverb> U از آنجا مانده از اینجا رانده .
It is pointless for her to come here . U موضوع ندارد اینجا بیاید
It is extremely hot in here . U اینجا بی اندازه گرم است
There is no point in his staying here . His staying here wont serve any purpose. U ماندن او در اینجا بی فایده است
I dropped in to say hello. U آمدم اینجا یک سلامی بکنم
None of that here. Nothing doing here. U اینجا از این خبرها نیست
some one must stay here U یک کسی باید اینجا بماند
It has been a very enjoyable stay. در اینجا به من خیلی خوش گذشت.
i intend to stay here U قصد دارم اینجا بمانم
I am here on holiday. من برای تعطیلات به اینجا آمدم.
Please sign here. لطفا اینجا را امضا کنید.
i have come on business U کاری دارم اینجا امدم
He promised me to be here at noon . U به من قول داد ظهر اینجا با شد
i am very keen on going there U من خیلی مشتاقم انجا بروم خیلی دلم میخواهد به انجابروم
barnstorm U مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstorming U مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstormed U مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstorms U مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
How dare he come here . U غلط می کند قدم اینجا بگذارد
It seems I am not welcome (wanted) here. U مثل اینکه من اینجا زیادی هستم
I am working here non-stop. U یک بند دارم اینجا کار می کنم
Just sign here and leave at that . U اینجا را امضاء کن ودیگر کارت نباشد
She comes here at least once a week . U دست کم هفته ای یکبار اینجا می آید
How long does the train stop here? U چه مدت قطار اینجا توقف دارد؟
May I park there? U ممکن است اینجا پارک کنم؟
Could you put us up for the night ? U ممکن است شب را اینجا منزل کنیم ؟
Can we camp here? U آیا اینجا میتوانیم چادر بزنیم؟
How long can I park here? U چه مدت می توانم اینجا پارک کنم؟
I am leaving early in the morning. من صبح زود اینجا را ترک میکنم.
Can we camp here? U آیا اینجا میتوانیم اردو بزنیم؟
We were afraid lest she should get here too late . ترسیده بودیم که مبادا دیر اینجا برسد.
His coming here was quite accidental. U آمدن اوبه اینجا کاملا" اتفاقی بود
This is an ideal spot for picnics . U اینجا برای پیک نیک ماه است
The bus stop is no distance at all . U ایستگاه اتوبوس فاصله زیادی با اینجا ندارد
hic jacet U در اینجا خفته است ه کتیبه روی قبر
Do you think it advisable to wait here U آیا مصلحت هست که اینجا منتظر بمانیم
This is a good residential are ( neighbourhood ) . U اینجا محل ( محله ) مسکونی خوبی است
No one sent me, I am here on my own account. U هیچکسی من را نفرستاد من بحساب خودم اینجا هستم.
commit no nuisance U ادرار کردن و اشغال ریختن اینجا ممنوع است
Is there a camp site near here? U آیا نزدیک اینجا محل اردو وجود دارد؟
They dont recognize your high-school diploma here. U دیپلم دبیرستان شما را اینجا برسمیت نمی شناسند
Is there a camp site near here? U آیا نزدیک اینجا چادر زدن وجود دارد؟
She comes here once in a blue moon . U سالی ماهی یکبار می آید اینجا ( بسیار بندرت )
statitizing U فرایند انتقال یک دستورالعمل از حافظه کامپیوتر به ثباتهای دستورالعمل و نگهداری ان ان در انجا بگونهای که برای اجرا شدن اماده باشد
it is impossible to live there U نمیشود در انجا زندگی کرد زندگی
Well, now everyone's here, we can begin. U خوب حالا که همه اینجا هستند ما می توانیم شروع کنیم.
Please be (feel ) at home . Please make yourself at home . U اینجا را منزل خودتان بدانید ( راحت باشید و تعارف نکنید )
Are there any antiquities here? U آیا اینجا آثار باستانی [اشیا عتیقه و جاهای قدیمی] وجود دارد؟
We consider it a great honor to have you here with us tonight. U این برای ما افتخار بزرگی حساب میشود که امشب شما را اینجا همراه با ما داشته باشیم.
What is going on here? U اینجا چه خبر است؟ [وقتی قضیه نامفهوم است] [اصطلاح روزمره]
My mind was elsewahere. My thouthts were wandering. U حواسم اینجا نبود ( حواسم جای دیگه بود )
I am here for a language course U من برای برای یک دوره زبان به اینجا آمدم.
tontine U تاسیس خاصی که به موجب ان عدهای مشترکا" پول قرض می دهند با این شرط که بهره ان مرتبا" و بااقساط معین بین ان ها تقسیم شود و با مرگ هر یک ازایشان سهم دیگران از بهره بیشتر شود تا انجا که اخرین فرد زنده کل بهره را دریافت کند
Fancy meeting you here ! this is indeed a small woeld ! this is pleasant surprise ! U شما کجا اینجا کجا !
Recent search history Forum search
1tink and grow rich
1if you have any question please ask us , we are here to help
1چطوری میتونیم از استخر و باشگاه ورزشی اینجا استفاده کنیم
1Profiles are unique pages where one can ‘‘type oneself into being’’
1Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
1میخواهم برای اینجا مفید باشم
1coffee table conversation piece
1cartridge
1 no!i am not,repeat not,going back to my father to ask for money
1I am here to assess your level of functioning
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com